یک شبی مجنون نمازش را شکست! بی وضو در کوچهی لیلا نشست!
عشق آن شب مست مستش کرده بود! فارغ از جام الستش کرده بود!
سجده ای زد بر لب درگاه او! پر ز لیلا شد دل پر آه او!
گفت : یا رب از چه خوارم کرده ای؟ بر صلیب عشق دارم کرده ای؟
جام لیلا را به دستم داده ای؟ وندر این بازی شکستم داده ای؟
نشتر عشقش به جانم میزنی؟ دردم از لیلاست آنم میزنی؟
خستم زین عشق، دل خونم مکن! من که مجنونم، تو مجنونم مکن!
مرد این بازیچه دیگر نیستم! این تو و لیلای تو من نیستم!
گفت: ای دیوانه لیلایت منم! در رگ پیدا و پنهانت منم!
سال ها با جور لیلا ساختی! من کنارت بودم و نشناختی!
عشق لیلا در دلت انداختم! صد قمار عشق یک جا باختم!
کردمت آوارهی صحرا نشد! گفتم عاقل میشوی، اما نشد!
سوختم در حسرت یک یا ربت! غیر لیلا برنیامد از لبت!
روز و شب او را صدا کردی ولی! دیدم امشب با منی، گفتم بلی!
مطمئن بودم به من سر میزنی! در حریم خانه ام در میزنی!
حال این لیلا که خوارت کرده بود! درس عشقش بی قرارت کرده بود!
مرد راهش باش تا شاهت کنم! صد چو لیلا کشته در راهت کنم!
شاعر: مرتضی عبدالهی
گویندگان: کیمیا عدالتی و محمد موسوی
برای ذنبال کردن ما در صفحات مجازی کلیک کنید.
https://www.instagram.com/direct/inbox/
به سایت پیویو آوا هم سر بزنید.
https://pioio.com/up/ava/