پدری که قاتل فرزندش رو در ماه محرم بخشید
آمنه که از زمان حادثه اسیدپاشی برای درمان خود در شهر بارسلونا بسر می برد، درباره علت سفرش به ایران و حضور در دادگاه به خبرنگار جام جم آنلاین می گوید: از آقای فریدون امیرآبادی که زمانی معاونت اجرای احکام را داشتند شکایت کرده ام چرا که من مجید را فقط به شرط پرداخت ...
موزیک عاشقانه بعد تو همه رو بخشیدم
با حضور فرهاد اصلانی بخشیدم بخدا بخشیدم
آهنگ قدیمی صفر تایم به نام تورو بخشیدم
سلام محمد هستم ویدیو رو سرعت بخشیدم که راحت تر ببینید اگر خواستید به کلن تبریز بیاید
همه میگن بخشش از بزرگان است من بخشیدم ولی کسی نگفت بزرگ شدی همه گفتن بلد نبودی حقتو بگیری...
به دریا دل زدم شاید/ بتونم درتو دریاشم/همه دنیارو بخشیدم /که قد بخششت باشم!....پیشاپیش فرارسیدن ماه مبارک رمضان مبارک!
من اینجورى نمى تونم ...یه سدى بین قلب ماست ...تو باید غرق شى در من ...بفهمى كى دلش دریا ست ...تو رو انقدر بخشیدم بزر گى مو نمى بینى...
گرفتاریه من اینه که قلبی مهربون دارم/شکستیش بارها اما هنوز نام و نشون دارم/گرفتاریم ازینه که خطا کردی و بخشیدم/یه عالم پیش چشمم بود ولی تنها تورو دیدم........ کاری از استاد بابک رادمنش.محشر :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( :(( ...
به بعضیا باس گفت: اگه زیاد بهت اهمیت دادم .. هر چی بهم گفتی هیچی نگفتم...هر کاری کردی بخشیدم... همش خندودمت...فکرای عجق و وجق نزنه سرت یارو فقط اینکه تو هم جز کسایی بودی که تو لیست اطرافیانم بود و منم معرفتم نمیزاشت که تو غمگین و وناراحت باشی...همین!
صادق-فری استایل.شعری که خوند خیلی قشنگه.فرصتی خواستمش او به من فرصت داد/جرئتی داد به من که مرا قدرت داد/او مرا عرش کشید بر زمین نقش کشید/کل دریا به لبم قطره ای اشک چشید/نه مرا توهینی نه مرا تحقیری/من به او بخشیدم پشت به هم جنگیدیم/تو میان زر و گل خار شدی/ما میان ...
... IAM SORRY ADMIN WAS HERE سلام به همگی امروز نه آذر من با کمک دوست خوبم آرشین تونستم از هک برگردم و مسئولین سایت هیچ کمکی نکردن بخش تبلیغات دو بار سرم داد زدن بجای این که بگن کاری از دستشون بر نمیاد سر کار هم گذاشتنم به هر حال من هکرو به دلیل حذف نکردن ...
باران به زبان مادريم حرف ميزند به زبان گل ها، قايق ها به زبان نوری که زخم خورده خود به مداواي خود مشغول است باران دستش را در بارش دستهاي خود ميشويد بر دريچه گل ها ميکوبد: بيدار، بيدار که هنگامه روييدن است و عجيب است که سوالتش از من است وقتي پاييز بي ...
مَن،تو زندگــے یه وَقتایے باختم،یه وَقتایے با کسے ساختم،یه وَقتایے گریه کردم،یه وَقتایے بخشیدم،یه وَقتایے فریب خوردم،یه وَقتایے افتادم،یه وَقتایے رودست خوردم،یه وَقتایے ضربه خوردم،یه وَقتایے تو تنهایے مُـردَم حالا باید بگم من از تموم اینا درس یاد گرفتم❗حالا خو ...
نیستی حالم خرابه تو رو با یکی دیگه دیدم داغون شدم مردم ولی باز تو رو بخشیدم نیستی دلشوره دارم می بینم تو رو تو چشماش این تقدیر بی رحمه با قلبم عشق من برو نذار تنهاش نیستی حال من خرابه نیستی دستام سرد سرد چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد نیستی و هوای ...
من لیزالی کارتر هستم. در مرکز فرهنگ اسلامی بخش بانوان کار می کنم. من مسیحی بودم اما سه سال پیش مسلمان شدم. از دوران نوجوانی سؤالاتی راجع به ایمان مسیحی داشتم. یکی از آن ها آیین اعتراف بود. برای من راحت نبود که وارد اتاقی شوم و به گناهان خود نزد کشیش اعتراف کنم و ...
نادر شاه:سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام/تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم/لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم/کمربند سلطنت ، ...
هوای گریه دارم، امشب دلم گرفته انقده حق حق زدم ببین ،صدام گرفته این شبا به جای تو با خودم حرف میزنم با مرور خاطراتت به خودم زخم میزنم این روزا با کی میخندی، وقتی تو گریه میسوزم حتی با وجود با این غم من به فکرتم هنوزم پلکای خسته و بی خواب خبر از حال بدم داشت تنها ...
برای زندگی کردن تو تنها دلخوشیم بودی اصلا باور نمیکردم ازم رد شی به این زودی ♬♫♪ نمیدونی دلم رو تو چقدر عشقو تعصب داشت ولی رفتی به این زودی همین جای تعجب داشت ♬♫♪ چه روزای قشنگی بود تو چشمات عشقو میدیدم نگفتی چیزی از حسرت منم چیزی نپرسیدم ♬♫♪ چقدر زود عاشقم ...
این پیرزن زشت و خبیث و ارزق چشم را میشناسید؟ التحصين عن ابن عبّاس : يُؤتى يَومَ القِيامَةِ بِالدُّنيا في صورَةِ عَجوزٍ زَرقاءَ شَمطاءَ ، بادِيَةٍ أنيابُها مُشَوَّهَةٍ خِلقَتُها ، وتُشرِفُ عَلَى الخَلائِقِ . فَيَقولُ : تَعرِفونَ هذِهِ؟ فَيَقولونَ : نَعوذُ ...
از امام صادق ????علیه السلام نقل شده: در بنی اسرائیل، عابدی بود که در غار کوه مدتها خدا را عبادت کرده و همیشه مشغول نماز بود. شیطان هر چه خواست او را فریب دهد، نتوانست. از هر راهی که وارد شد مؤثر نیفتاد، تا آن که روزی بالای بلندی رفت و با صدای بلند فریاد کشید ...