چند دقیقه از تمبور زنی یک هنرمند
دو دیده بر سر راه امید میدارم که کی بود که رسد قاصدی ز دلدارم از آن زمان که غلام کمینه ی تو شدیم حسین وار در اقلیم عشق سلطانیم
دولت آن است که بی خون دل آید به میان ورنه با سعی و عمل ملک جهان این همه نیست/که سلطانی عالم غم لشگر نمی ارزد.
نوحه خوانی سیدعباس موسوی (فرزند حاج سید محمود) در شهر اسیر در پایان مراسم عزاداری روز عاشورای حسینی در جمع عزاداران هیئات مذهبی بخشهای گله دار و اسیر
ازمن چرا رنجیده ای ( اصیل)