بیاد یه دوست امیدوارم هرجاهستی سالم باشی
یکی از ده آهنگ برتر مرحوم مازیار...
قرایتی / از ملامت ها نترسیم
آنهایی که به پیامبر (ص) نعوذ بالله اهانت نماید، ابتر است. آیه قرآن همیشه زنده و جاریست.
گوینده : حسین پناهی برای داشتن متن ویدئو به سایت پیویو سری بزنید. https://pioio.com/up/ava/ برای دنبال کردن ما در صفحات مجازی کلیک کنید. https://www.instagram.com/pioioava/
به درد همه میخوره .. قضاوت و ملامت ممنوع ....
اگر ستم پذیر شدی ، خود را ملامت کن
قصه عجیب سید مهدی قوام (ره) جوانان و احترام غصه گنهکاران ملامت گنهکاران حجت الاسلام ظهیری استاد ظهیری زهیری علی اصغر ظهیری
اگر یهودی بودند ! اگر کافر بودن ! طبق دستور امیرالمومنین اگر بمیریم از غصه ملامت نداره !!! وای که این ها دختران زهرا هستن . ناموس شیعه هستن ! یا صاحب الزمان
نغمه ها وآواز کبوتر بر روی شاخه ها مرا اندوهگین ساخت, حتی ملامت گر نیز از شدت اشتیاق میگریست........ کبوتر از شوق دانه می سراید, در حالیکه من از ترس خداوند رحمان می نالم
در هفتهء وحدت،نمایندگان اهل تسنن مجلس شورای اسلامی به شهر قم رفتند و با علما و مراجع شیعه دیدار کردند.اتفاقی که به گفتهء خودشان اولین بار است که رخ می دهد و برای آن تیغ های ملامت عده ای را به جان خریدند.
سریال خارجی به زبان عربی / شهردار بروگودو به ملک عمران خوش آمد می گوید و از این که ( قطاعون الطریق ) یعنی راهزن ها مزاحم او شده اند عذر خواهی می کند . دختر کمک آشپز ، غذای ملک را می خواهد خوش طعم و رنگ کند ، باز خانم آشپز مانع او می شود و او را ملامت می کند .
ما سرخوشان مست دل از دست دادهایم همراز عشق و همنفس جام بادهایم بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند تا کار خود، ز ابروی جانان گشادهایم ای گل تو دوش، داغ صبوحی کشیدهای ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم ** پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد گو باده ...
به می عمارت دل کن که این جهان خراب بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت مکن به نامه سیاهی ملامت من مست که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت قدم دریغ مدار از جنازه حافظ که گر چه غرق ...
ما سرخوشان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و همنفس جام باده ایم بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد گو باده صاف کن که به عذر ای ...
اگه دیوونه ندیده ای به ما میگن دیوونه اگه دیوونه شنیده ای به ما میگن دیوونه منم یه روز عاقل بودم عشق تو مجنونم کرد ز شهر عقل و عاقلا یکباره ویرونم کرد به جرم عشق و عاشقی به ما میگن دیوونه بزار ملامت بکنن یه خوب و بد میمونه دل من از روز ازل اسیر یک نگاهه ...
به زبان عربی / خانم شهردار از غذای برای پذیرایی از ملک عمران و همراهان او بازدید میکند . خانم آشپز میگوید طبق کتاب فلورا غذا طبخ شده ماریا میخواهد غذا را طعم خوش بدهد که آشپز او را ملامت کرده نمی گذارد / مردم بروگودو برای استقبال از ملک عمران آماده میشوند . نورا ...
سریال هندی به زبان عربی / حَنان از مادرش می پرسد که تو به دایی پیشنهاد ازدواج من با اشعر را دادی ؟ مادر حَنان که عمه اشعر است می گوید : نه دایی تو چنین پیشنهاد داد . خدا را شکر بعد از من تو تنها نمی مانی . حالا راحت می میرم . حَنان میگوید تو خوب می شوی . من بدون ...
فستیوال قونیه بخشی از اجرای محمدرضا ‏شجریان و گروه شهناز برای دریافت نیم ساعت از این اجرا به کانال تلگرام ما بپیوندید: telegram.me/Khosousi هر که سودای تو دارد چه غم از هر دو جهانش؟ نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خ ...
ما بی غمان مست دل از دست داده ایم/ همراز عشق و همنفس جام باده ایم/ بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند/ تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم/ ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای / ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم/ پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد / گو باده صاف کن که به عذر ...
و هرگز در زمین به کبر و ناز مرو و غرور و نخوت مفروش، که به نیرو زمین را نتوانی شکافت و به کوه در سربلندی نخواهی رسید. (۳۷)که این قبیل کارها و اندیشه‏ های بد گناهش نزد خدا ناپسند است. (۳۸)این ها پاره‏ای از حکمت هاست که پروردگارت به تو وحی کرد، و هرگز با ...
مسلسل خارجی به زبان عربی / خانم دورا دختر شهردار بروگودو حرف های جواد را به یاد می آورد : ممکن است کمی توقف کنی . من از این که حقیقت را گفتی و حرف همسرم سوزانا معلوم شد که راست است از تو تشکر میکنم / تشکر برای چی ؟ من وظیفه ام را انجام دادم / من جواد هستم / من ...
سلام من به تو یار قدیمی منم همون هوادار قدیمی هنوز همون خراباتی و مستم ولی بی تو سبوی می شکستم همه تشنه لبیم ساقی کجایی گرفتار غمیم ساقی کجایی اگه سبو شکست عمر تو باقی که اعتبار می توی تو ساقی اگه میکده امروز شده خونه تزویر وای شده خونه تزویر تو محراب ...
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی گفته بودم چو بیایی غم ...