چه حکمتیست در این مردن در عاشقانه ترین مردن
و مغز را به فضا بردن و گریه را به خلاء بردن
چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است
ببر به نام خداوندت که لطف خنجر ابراهیم
به تیز بودن احکام است نبخش مرتکبانت را
تو حکم واجب الاجرایی و عشق جوخهی اعدام است
به دست آه بسوزانم که شعلهور شدنم دود است
کفن به سرفه بپوشانم که سر به سر بدنم دود است
و نخ به نخ دهنم دود است غمت غلیظ ترین کام است
و نخ به نخ دهنم دود است غمت غلیظ ترین کام است
نگاه من به سرانجام است
سرنگ ها همگان قرمز
و رنگ ها همگان قرمز سماع مولویان قرمز
جهان کران به کران قرمز که نقشی از رژ گلگونت
هنوز بر لب این جام است بگو ستاره ی دردانه
در انزوای رصدخانه کدام کوزه شکست آن روز
که با گذشتن نهصد سال
هنوز حلقه ی دستانش به دور گردن خیام است
هنوز حلقه ی دستانش به دور گردن خیام است
ببین چقدر اسیرم من چنان بکش که پس از مردن
هزار بار بمیرم من دسیسه های تو میبینی
ورید پاک امیرم من که در تدارک حمام است
چه حکمتیست در این مردن در عاشقانه ترین مردن
و مغز را به فضا بردن و گریه را به خلاء بردن
چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است
چه حکمتیست که در آغاز نگاه من به سرانجام است
نگاه من به سرانجام است