هور آمد و صبح آمد و نورست به عالم
ای حضرت آدم...
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد
خواهان خودت باش
معشوق خودت باش
مانوس خودت باش
تا دوست نداری تو خودت را
تو عشق ندانی
تو مهر ندانی
پس شاد نباشی و به یک لحظه و آن شاد نمانی
رو جهد کن و درگه آئینه طلب کن
گو : من به فدای تو
ماه قشنگم...
چشمان تو زیباست
این زنگ صدای تو خوش آواست
ای لحن نگاه تو دل انگیز
ای عطر تنت مست کند باغ و ریاحین
بوی نفست،نافه آهوکی از چین
دندان سپیدت مرا برد اسپند
تا برف به یاد آورد و کوه دماوند
لبخند فروشی ست؟ تو بگو چند؟
گرجان طلبی بابت هرخنده گران نیست
افسوس که در باغ تنم،خرمن جان نیست
ای شاه پرآوازه و ای در درخشان
ای نام تو انسان،معبود تو یزدان
هر روز به خود گو که تویی لایق شادی
تویی در خور ثروت
تویی اشرف مخلوق
تویی حضرت آدم
تا عزت نفس تو شود در خور ثروت ، لایق مکنت
اول قدم عشق بدان جان برادر
همی عزت نفس است
پس...
عاشق خود باش
رو
عاشق خود باش
گوینده: بهمن کیا
به سایت پیویو هم سری بزنید.
https://pioio.com/up/ava/
برای دنبال کردن ما درصفحات مجازی کلیک کنید.
https://www.instagram.com/pioioava/