مداحی بازا بازا هر آنچه هستی باز حسین فخری
23 بازدید
23 بازدید
آسمان غرق به خون از شفق تنگ غروب
روشنی گشته و خونین شده در چنگ غروب
پرده شهپر مرغان زند آهنگ غروب
دل سودا زدگان هم شده همرنگ غروب
ای دلا هم همه باد وزان می شنوی
زجه و ناله اوراق خزان می شنوی
آه سودا زده نای شبان می شنوی
شکوه بلبل ناکام جوان می شنوی
بازآ بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ
گر گبر و یهود و بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآ
مرغ حق است که پرده جان می نالد
این خزان است کزو چرخ و زمان می نالد
از خزان گشتن گل دیده خلقت بگریید
دایه غم زده پیر طبیعت بگریید
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید