آدمی که گناه و معصیت می کند و غرق در شهوات و درندگی است وقتی که فرشته وجودش را اینقدر آزار داد و اشباع نکرد، یکمرتبه فاجعه ای به وجود می آید. آخر من و تو هم انسانیم ما یک دهان نداریم، اشتباه می کنی که خیال می کنی یک دهان داری و از همین یک دهان باید به تو غذا برسد، صدها دهان داری “عشق را پانصد سر است و هر سری…” پانصد سر تو داری، پانصد دهان تو داری، از همه اینها باید به تو غذا برسد. یکی از این دهانهای تو، دهان عبادت است، تو باید روح خودت را به عبادت کردن راضی کنی، یعنی این حق و حظ را باید به او بدهی، تو یک موجود ملکوتی صفات هستی، باید پرواز بکنی به سوی آن عالم، وقتی این فرشته را زندانی می کنی، آیا می دانی بعد چه عوارض و ناراحتی های زیادی دارد؟ یک وقت شما می بینید یک جوان مرفه، جوانی که همه وسائل برایش فراهم بوده است، به یک بهانه کوچک خودکشی می کند. همه می گویند نمی دانیم چرا خودکشی کرد؟ این موضوع که خیلی کوچک بود! چرا خودکشی کرد؟ نمی دانی که در وجود او نیروهای مقدسی زندانی بوده، آن نیروهای مقدس از این زندگی رنج می برده اند طاقت نمی آورده اند، در نتیجه طغیانی به آن شکل به وجود آمده است. گاهی می بینید شخصی همه چیز دارد و ناراحت است و رنج می برد.
گفت:
آن یکی در کنج زندان مست و شاد *** و ان دگر در باغ ترش و بی مراد
می بینی توی باغ و بوستان زندگی می کند، همه وسایل زندگی برایش فراهم است، اما ناراحت است، خوش نیست و از زندگی ناراضی است.
راه لذت از درون دان نز برون ***احمقی دان جستن از قصر و حصون
برای اینکه یک لذتهائی هم هست که از درون انسان باید به او برسد نه از بیرون، و آنها لذتهای معنوی انسان است. پس “توبه ” عبارت است از عکس العمل نشان دادن مقامات عالی و مقدس روح انسان علیه مقامات دانی و پست و حیوانی انسان. “توبه” عبارت است از قیام و انقلاب مقدس قوای فرشته صفت انسان علیه قوای حیوان صفت و شیطان صفت انسان. این ماهیت توبه است.