دکتر علی شریعتی ؛ پیامبر شمشیر و مسلح
خواهر و برادر و هم گروه و هم نسل روشنفکرم! چگونه بگویم؟
آن خدایی که من به او معتقدم، خدایی است که خانه خودش را، مثل معابد دیگر، وسیله چاپیدن انسانها نمی کند که با قربانی، با نذر و با باج دادن به نمایندگانش، او را راضی کنیم!...
آن خدا، خدایی است که مردم را "عیال خودش" می خواند و خانواده اش (اناس عیال الله)، خدایی است که خانهء خودش را خانهء مردم می خواند (ان اول بیت وضع للناس)، خدایی است که جامعه بشری، در کنار انسان و همدست و همداستان انسان، با ظلم و با جور و فساد مخالفت می کند، خدایی است که پیامبر بزرگش، پیامبر شمشیر است و بقول رودنسون "پیامبر مسلح" است (او به عنوان حمله این وصف را می آورد و من به عنوان افتخار!) البته پیامبر من مثل پیامبر مسیحیت کاتولیک رومی نیست که میان ظالم و مظلوم، آقا و برده، استعمار روم و استعمارزده فلسطین، عشق و محبت تبلیغ کند و با چند تا نصیحت (که به درد موضوع انشاء می خورد) در برابر امپراتوری وحشی و نظامی جهان، بخواهد تودهء ذلیل را نجات دهد و بعد هم دو تا آجان بیایند و منجی قوم اسیر را مثل یک اسیر بگیرند و ببرندش بالای دار و پیامش هم این باشد که "ای ملت اسیر استعمار رومی! کار قیصر را به قیصر واگذار کنید و کار خدا را به خدا! اگر آنها به یک طرف صورتتان کشیده زدند رسالت شما این است که طرف دیگر صورتتان را تقدیم ظالم کنید"!
اما پیامبر ما پیامبر شمشیر است در برابر جنایت و خیانت، و دیدم شمشیری که با آن، بنی قریظه را دسته دسته ذبح کرد و در چاه ریخت، آن شمشیر که دیگر غلاف شد، ما را دسته دسته ذبح می کنند و در چاه می ریزند! این پیغمبر مذهب من، پیغمبر قدرت و پیغمبر عزت است.
دکتر علی شریعتی
مجموعه آثار 22 / پدر مادر ما متهمیم