shab e zakhmi - maziyar khanpoori -شب زخمی
368 بازدید
368 بازدید
شب زخمی می گه مونده رو تن خیس خیابون-
جای تازیانه های تند و بی وقفه بارون/
ابرا بردن به اسیری ماه و تو دل سیاشون-
می گه توی شب پیچیده باز صدای خندهاشون/
مرد تنها توی متن شب زخمی گریه می کرد-
وقتی باد حرفای شب و تو گوشش زمزمه می کرد/
نگاهش باز تو نگاهِ سرد پنجره نشسته-
سکوت سنگی دیوار مثل بغض اون شکسته/
شاید هیجوقت اون کسی رو که دلش می خواست نبینه-
نرسیدن و جدایی آره عاشقی همینه(2)
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید