????????دو روایت امید بخش برای دوستداران امیرالمومنین????????
عقبه می گويد : امام صادق???? عليه السّلام به من فرمود: اى عقبه ! خداوند در روز قيامت ، هيچ مذهبی را از بندگانش نمىپذيرد ، مگر همین مذهبی که شما شیعیان بر آن هستيد و بین شما و صحنه هایی که دیدن آن سبب روشنایی چشمتان خواهد شد فاصله ای نیست جز اینکه جانتان به اینجا برسد . سپس با دست مبارك خود به حلق خود اشاره فرمود ، آنگاه تكيه داده و نشست. مُعلّى كه همراه من بود ، با چشم اشاره كرد كه در اين مورد از حضرتش بيشتر بپرسم. گفتم : اى پسر رسول خدا! هرگاه جان محتضر به اينجا برسد، چه چيزى را مىبيند؟ بيش از ده بار پرسيدم : چه چيزى را مىبيند؟ ولى امام در جواب هر بار فرمود: مىبيند و چيزى بر آن نيافزود. سپس در آخرين پرسش فرمود: اى عقبه! ???? گفتم : بفرماييد! فرمود : گويى دست نخواهى كشيد مگر پاسخ سؤال را بدانى؟ گفتم : آرى، اى پسر رسول خدا!???? دين من فقط دين شماست . هرگاه دين من برود، ميان من و شما جدايى خواهد افتاد. چگونه مىتوانم در حضور شما باشم و پاسخ خويش نگيرم؟! سپس گريان شدم. حضرت وقتی حال مرا دید ، دلش به حالم سوخت و فرمود: به خدا سوگند! آن دو را مىبيند. گفتم: پدر و مادرم فداى شما باد! آن دو كيستند؟ فرمود: آنها #رسول_خدا ????صلّ اللّه عليه و آله و #امیرالمؤمنین???? عليه السّلام هستند. اى عقبه! هيچ #مؤمنى نمىميرد، مگر اينكه آنها را مىبيند. گفتم: هرگاه مؤمن ايشان را چنين ببيند، آيا دوباره به دنيا باز مىگردد؟ فرمود: نه . به جلو پيش خواهد رفت ، هرگاه ايشان را ببيند. ???? گفتم: آيا چيزى به او مىگويند؟ فرمود : آرى ! هر دو با هم نزد مؤمن آيند . رسول خدا ????صلّ اللّه عليه و آله در كنار سر و امیرالمؤمنین???? عليه السّلام در كنار پاى او خواهند نشست . سپس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله رو به او مىكند و مىفرمايد: اى دوست خدا ! بشارت باد بر تو! من رسول خدايم. من از آنچه كه از دنيا ترك كردهاى ، براى تو بهترم. سپس رسول خدا ????صلّ اللّه عليه و آله برمىخيزد و على???? عليه السّلام بلند می شود ، رو به او مىكند و مىفرمايد : اى دوست خدا! بشارت باد بر تو . من على بن ابى طالب???? هستم ؛ آن كسى كه او را دوست مىداشتى. آگاه باش كه به تو سود خواهم رساند. سپس امام صادق ????عليه السّلام فرمود: در #قرآن به اين حقيقت اشاره شده است . گفتم : خداوند مرا فداى تو گرداند ! در كجاى كتاب خداست؟ فرمود : در #سوره_ی_يونس ، آنجا كه خداى متعال مىفرمايد : ????« الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ » «آن كسانى كه ايمان آورده و پرهيزگار شدند ، بشارت و شادمانی???? _ حقیقی _ در زندگى دنيا و در آخرت تنها برای آنهاست . وعده های خداوند تخلف ناپذیر است و اين همان رستگارى بزرگ است». ????کافی ، ج3 ، ص 128
????????روایت دوم که بسیاررررر زیباست???????? :
حذیفه بن اسید غفاری گفت: وقتی امام حسن علیه السّلام از معاویه جدا شد و به جانب مدینه رهسپار گردید، من در خدمت ایشان بودم. در مقابل ایشان باری بر شتری قرار داشت که پیوسته مراقب آن بود.
یک روز عرض کردم: فدایت شوم یا ابا محمد! این شتر چه بار دارد که به هر جا که میروی از شما جدا نمی شود؟ فرمود: میدانی چیست حذیفه؟ عرض کردم: نه. فرمود: دیوان است. گفتم: چه دیوانی؟ فرمود: دیوان شیعیان ما. اسامی آنها در آن است. گفتم: فدایت شوم! اسم مرا نشانم بده. فرمود: فردا صبح بیا. فردا صبح با پسر برادرم که سواد خواندن داشت خدمت ایشان مشرف شدم، ولی من خواندن نمی دانستم. فرمود: این صبحگاه برای چه آمده ای؟ عرض کردم: برای وعده ای که به من دادید. فرمود: این پسرک کیست؟ گفتم: پسر برادر من است که با سواد است، ولی من سواد ندارم. فرمود: بنشین! من نشستم؛ دستور داد دیوان متوسط را بیاورند. دیوان را آوردند و پسرک تماشا میکرد. اسمها میدرخشید، در همان بین که میخواند یک مرتبه گفت: عمو جان! این اسم من است! گفتم: مادرت به مرگ تو ننشیند! اسم من کجا است؟ نگاهی کرد و گفت: این هم اسم شما! هر دو شاد شدیم و آن جوان در جریان کربلا، با امام حسین علیه السّلام شهید شد. . . بصائر الدرجات: 47
#اسامی_شیعیان