????بدعت عمل باطلی است که در برابر حق وسنت پروردگار قرار میگیرد. یعنی اگر کسی کاری یا چیزی را مطابق با نظر شخصی خود، بنیان نهاده و این عمل یا عقیده را به دین خداوند که پیامبر آورده (العیاذبالله) نسبت دهد یعنی چیزی به دین اضافه یا کم کند بدعتگزار نامیده میشود که این کار گناهی است بسیار بزرگ که توبه ندارد و جزای آن جهنم جاودان است. نمونه هایی از بدعت گزاری در تاریخ مثلا نماز تراویح است و یا ذبح کدو حلوایی است که توسط معاویه خبیث لعنت الله علیه انجام شد به ماجرای ذبح کدو حلوایی دقت کنید:
«جهل و نادانی» همیشه در طول تاریخ تکیهگاه حاکمیت ستم است.تحمیق و جاهل نگه داشتن مردم از شگردهای مهم معاویه بود. اینکه مردم را از آموزه های پیامبر و امیرالمومنین و سنتهای خداوند و دین پروردگار دور نگه دارد و با بدعتهای رنگارنگ مشغول کند!
????روایتی منقول از ابن شهر آشوب است که:
معاويه لعنت الله علیه تصميم گرفت مردم شام را آزمايش كند تا از مراتب اطاعت و فرمانبری آنان و ولایت مطلقه اش نسبت به آنان آگاه گردد. عمروعاص كه مبتكر در تزوير و نيرنگ بود راهي را به معاويه پیشنهاد کرد و گفت : اگر میخواهی مردم را بیازمایی تا چه اندازه از تو تبعیت کورکورانه و بی چون و چرا دارند دستور بده كدو را مانند بره ای رو به قبله و با گفتن بسم الله ذبح كنند، و پس از تزكيه آنرا بخورند، اگر فرمانت را اجراء كردند آنها پشتيبان و از سپاه تو هستند، و گرنه خير! .
معاويه هم دستور همين كار را داد. مردم هم بدون كوچكترين اعتراضی یا حتی سوالی امر او را اجراء نمودند و اين بدعت ذبح کدو حلوایی بنام دستور اسلام ????????در سراسر شام مرسوم گرديد. خبر به مردم عراق رسيد. از علي???????? عليه السلام پرسيدند، حضرت فرمود: كدو ذبح نمي شود، مراقب باشيد كه شيطان عقلتان را ندزدد و افكار شيطاني سرگردانتان نكند. . .
???? كافى، جلد 6، پاورقى صفحه 370 وكافى، جلد 6، صفحه 3
????همچنین رسول الله صلی الله علیه و آله در وصف آخرالزمان فرمودند:
بر مردم زمانی میرسد که در آن قلب مؤمن در سینه اش آب میشود، چنان که سرب در آتش آب میشود، که او در دین مردم بدعت میبیند و نمی تواند در آن تغییری دهد.
امالی شیخ طوسی، ص518 ح43
????روایتی که اثبات میکند برای بدعتگزار توبه ای وجود ندارد:
بدعتگزار توبه ندارد و جایگاهش جهنم جاوداناست:
امام صادق عليه السّلام فرمود: در روزگاران پيشين مردى بود كه مىخواست دنيا را از راه حلال بجويد و به دست آورد ولى نتوانست، پس آنگاه از راه حرام جوياى دنيا شد تا آن را به دست آورد ولى باز هم نتوانست، پس شيطان نزد او آمد و گفت: اى مرد! همانا تو از راه حلال جوياى دنيا شدى و نتوانستى بر آن دست يابى و نيز از راه حرام جوياى دنيا شدى ولى باز هم نتوانستى آن را به دست آورى. آيا مىخواهى تو را به چيزى رهنمون سازم كه دارايىات فزونى گيرد و دنيايت سامان يابد و پيروانت بسيار شوند؟ گفت: آرى. شيطان گفت: آيينى ساختگى پديد آور و مردمان را به آن فراخوان. آن مرد نيز چنين كرد و مردمان آيينش را پذيرفتند و فرمانبردارش شدند و او به دنيا دست يافت، پس از چندى به فكر فرو رفت و آنگاه [با خويش] گفت: كار بدى كردم كه آيينى نو پديد آوردم و مردم را به آن فراخواندم و اينك راهى براى بازگشت و توبه نمىبينم جز آنكه به سراغ آنان كه به آيينم فراخواندهام بروم و آنان را از اين آيين دروغين بازگردانم؛ پس به سراغ پيروانش كه آيينش را پذيرفته بودند رفت و گفت: بىگمان اين آيينى كه شما را به آن فراخواندم باطل و نادرست است و همانا من آن را پديد آوردم. يارانش گفتند: دروغ مىگويى! اين آيينى حقّ است ولى تو در آيينت به ترديد افتادهاى و از آن برگشتهاى. آن مرد چون چنين ديد زنجيرى را محكم بر زمين كوبيد و بر گرد گردنش آويخت و گفت: تا آنگاه كه خداى گرامى و بزرگ مرا نبخشايد زنجير را از گردنم نگشايم؛ پس خداوند بر يكى از پيامبران وحى نمود كه به فلانى بگو: به عزّتم سوگند كه اگر آن قدر مرا بخوانى كه بند از بندت گسسته گردد تو را نبخشايم جز آنكه هر كس را كه در حال ايمان به آيين تو مرده است [به دنيا] بازگردانى تا از دينت دست كشد و بازگردد.صدوق/ ثواب الأعمال / 1 / 257
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند:
مَن عمِلَ في بِدعةٍ خَلّاهُ الشّيطانُ والعِبادةَ، وألْقى عليهِ الخُشوعَ والبُكاءَ.
هر كس به بدعتى عمل كند، شيطان او را با عبادت تنها مى گذارد و حالت خشوع و گريه بر او مى افکند.بحار الأنوار: 72 / 216 / 8.