دوشنبه ساعت 19:00، در لایو اینستاگرام، مروری داشتیم بر کتاب «استراتژی خوب استراتژی بد
» با حضور عادل طالبی
"استراتژی راهی است برای حل یک مشکل؛ رویکردی است برای غلبه بر یک مانع و پاسخی است به یک چالش. اگر چالش تعریف نشده باشد، آنگاه ارزیابی کیفیت استراتژی با دشواری مواجه شده یا غیر ممکن خواهد بود و اگر نتوانید کیفیت استراتژی را ارزیابی کنید، نمیتوانید استراتژی بد را طرد کنید یا استراتژی خوب را بهبود بخشید."
اگر شما هم مثل من عادت دارید که نکات مهم کتاب را هایلایت کنید یا حاشیه نویسی کنید، مطمئن باشید این کتاب را به یک کتاب پر از خطهای رنگی تبدیل میکنید.
در بخشهای مختلفی از این کتاب، جملات کلیدیای آمده است که بدون اغراق، هر کدام یک سرنخ جدید برای بهبود نگاه ما به اصل و مفهوم استراتژی میدهد. همان پاراگراف بالا، یک سنگ بزرگ را در یکی از پروژههایم برداشت و دروغ چرا، پول خوبی هم برایم به ارمغان آورد.
اما ورای تمام نکات مهم کتاب در بخش اول، به طور خاص، ریچارد روملت دو ویژگی مثبتی که باید استراتژیها داشته باشند را ذکر کرده است، حال که تا اینجای متن همراه من بودهاید، دوست دارم این دو نکته را هم برایتان بازگو کنم.
انسجام استراتژی: " استراتژی خوب دارای انسجام، اقدامات هماهنگکننده، سیاستها و منابعی است که بتوان با آنها به نتایج مهمی رسد." این دقیقا جملهای است که نویسنده در مورد این مبحث نوشته است و گمان کنم به اندازه کافی گویای همه چیز هست.
بینش کلی به نقاط قدرت و ضعف: محور دوم چیزی است که نویسنده آن را کشف قدرت مینامد. وقتی این بخش را مطالعه میکنیم، درمییابیم منظور او نگاه جامع به نقاط ضعف و قدرت است، همان چیزی که در بسیاری از موارد با ترسیم یک SWOT انجام میدهیم.
همینقدر ساده که میبینید، کتاب نکات فراوانی در مورد استراتژیهای خوب و استراتژیهای بد را به ما گوشزد و حتی یادآوری میکند. راستش من در خوانش دوم این کتاب سعی کردم یک چک لیست از مشخصات استراتژیهای خوب و بد درست کنم، که هربار میخواهم این کار را انجام دهم، حواسم باشد که از نکتهای غافل نشوم.