????پناه بردن به خداوند از آخر و عاقبتی که در انتظار ماست:????
مردی حضور مولا امیرالمومنین علیه السلام شرفیاب شده و عرض کرد:
از وادی القری گذشتم و شنیدم خالد ابن عرقطه درگذشته است برای گناهان او استغفار کنید.
حضرت فرمودند: از این سخن دست بردار زیرا او نمرده و نخواهد مرد مگر هنگامی که پیشاهنگ لشکر گمراهی شود که پرچم دار آن حبیب ابن جماز باشد؛ ناگهان مردی از پایین منبر عرضه داشت:
یاعلی(علیه السلام) به خداوند سوگند که من شیعه و دوستدار تو هستم
حضرت پرسیدند: تو کیستی؟
پاسخ داد: من حبیب ابن جمازم!!
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: ای پسر جماز از چنان پرچمی خودداری کن با اینکه میدانم آن را به دوش خواهی کشید و از باب الفیل وارد خواهی شد .
پس از شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام نوبت به مولا امام حسین علیه السلام رسید و پیشامد کربلا اتفاق افتاد
ابن زیاد لعنت الله علیه عمر ابن سعد ملعون را ریاست لشکر داد و خالد ابن عرقطه???? را پیشاهنگ و حبیب ابن جماز???? را پرچم دار قرار داد و او با همان پرچم از باب الفیل وارد مسجد کوفه شد.
روایتی دیگر:
براء ابن عازب اسماعیل ابن زیاد گفت: روزی حضرت علی علیه السلام به من فرمود: ای براء ؛ فرزند من شهید میشود و تو زنده هستی و از او یاری نمیکنی
براء میگوید پیشامد کربلا اتفاق افتاد و من زنده بودم و حقانیت گفتار علی علیه السلام محقق شد و من او را یاری ننمودم .آنگاه بسیار از کار خود دریغ خورد!
کتاب چهارصد داستان از مصائب امیرالمومنین علیه السلام صفحه 33
مؤمن و غریب بودن!????????????????????????????????????????????????????????????????
[الأمالی للصدوق] الدَّقَّاقُ عَنِ الصُّوفِیِّ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی الْحَبَّالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ الْخَشَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مِحْصَنٍ عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام:
إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ أَوْحَی إِلَی نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَاءِ بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَلْقَانِی غَداً فِی حَظِیرَةِ الْقُدْسِ فَکُنْ فِی الدُّنْیَا وَحِیداً غَرِیباً مَهْمُوماً مَحْزُوناً مُسْتَوْحِشاً مِنَ النَّاسِ بِمَنْزِلَةِ الطَّیْرِ الْوَاحِدِ الَّذِی یَطِیرُ فِی أَرْضِ الْقِفَارِ وَ یَأْکُلُ مِنْ رُءُوسِ الْأَشْجَارِ وَ یَشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْعُیُونِ فَإِذَا کَانَ اللَّیْلُ أَوَی وَحْدَهُ وَ لَمْ یَأْوِ مَعَ الطُّیُورِ اسْتَأْنَسَ بِرَبِّهِ وَ اسْتَوْحَشَ مِنَ الطُّیُورِ.
-
یونس بن ظبیان گوید:
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
خداوند به یکی از انبیای بنی اسرائیل چنین وحی کرد:
???? «اگر دوست داری مرا در بهشت ملاقات نمایی، پس باید در این دنیا
????✋در این دنیا زندگی کنی تک و تنها غریب وار،
بدون انس با این مردم پست
????✋و با حزن و اندوه و ترسناک،
????✋و فراری از مردم مانندتک پرنده ای که در بیابانهای قفر در پروازست؛
از بالای درختان میخورد؛
از آب چشمه سارها میآشامد
✋????و شب که فرا میرسد، تنها در جایی میماند،
✋????با پرندههای دیگر هم آشیانه نمی شود
✋????و با خدای خویش مانوس است
✋????و از پرندگان گریزان و هراسان.» ????
-
-
???? بحارالأنوار ٫ جلد 67 ٫ صفحه 108