به مناسبت روز عصای سفید

این داستان رو خانم صابر برای ما تعریف کردن:
دختر نابینایی بود که بزرگترین آرزوش دیدن گل رز بوده. در طول زندگیش بارها سعی کرده بود گل رو لمس کنه اما گل گاهی غنچه بود و گاهی کامل باز شده بود.
آرزوی دیدن گل رز برای دختر یه آرزوی محال بود، تا یه روز
دختر از خانم صابر پرسید: گل رز چه شکلیه؟
خانم صابر دستهای دختر رو گرفت و گلبرگهای گل رو درست مثل خودش کف دست دخترک چید.
و دختر با دستهاش گل رو دید