امپراطور دریا 185-سر باز شدن زخم قدیمی(داغ و بردگی)
5.5 هزار بازدید
5.5 هزار بازدید
یوم جانگ یاد حرفای گنگ افتاد که گفته بود پشیمونه(داغ و بردگی)
-بیک یانگ-بله سرورم-چرا به من خدمت میکنی؟-دلیلی نداره..عهد کردم به شما وفادار بمونم...سرورم تا روزی که بمیرم فقط به شما خدمت خواهم کرد.....و یوم جانگ پیشونی بندشو برداشت و داغ بردگی دوباره سر باز کرد،تصمیمشو گرفت؛گنگ بک باید بمیره.
((((تنها دلیل ممتاز بودن این سریال فقط به خاطر دیالوگهای زیبایی است که بین بازیگران سریال رد و بدل میشه و بازی شایسته بازیگران این سریال))))
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید