ماجرای ارسال پیامک تذکر کشف حجاب برای پسر نادر سلیمانی | ویدیو

ماجرای عجیب ارسال پیامک تذکر کشف حجاب برای پسر نادر سلیمانی

نادر سلیمانی: در راه رسیدن به موفقیت هم خیلی سختی کشیدم هم بارها تحقیر شدم
روزهایی بود که برای امرار معاش بنایی کار میکردم و یک سال زندگیم را با روزی دو تخم مرغ و یک سیب زمینی سرکردم
روایت نادر سلیمانی از روزگار سخت قبل از شهرت با نصرالله رادش: برای امرار معاش نقاشی دیواری برای مهدکودک ها میکشیدیم
روزهایی بود که به ازای پنج نفر یک نان بربری داشتیم و بعدش میرفتیم سه ساعت تمرین تئاتر میکردیم
دو تایی مینشستیم و برای آینده مان رویاسازی میکردیم و از شدت سختی زیر گریه میزدیم که چکار باید کنیم
به رادش میگفتم مطمئنم یک روز ما معروف میشویم و او در جواب پوزخند میزد و میگفت چقدر خوش خیالی