کلیپ چو مرغ شب خواندی و رفتی علی زند وکیلی
197 بازدید
197 بازدید
چو مرغ شب خواندی و رفتی؛ دلم را لرزاندی و رفتی…
شنیدی غوغای طوفان را
ز خواندن وا ماندی و رفتی…
ز باغ قصه به دشت خواب؛ سایه ی ابریست در دلِ مهتاب
شعر : محمد ابراهیم جعفری
مثِ روح آزرده ی مرداب، دلم را لرزاندی و رفتی
چو مرغ شب خواندی و رفتی؛ دلم را لرزاندی و رفتی…
آخ ای تو اشک سرد زمستان را؛ چو باران افشاندی و رفتی
سیاه شب لاله افشان شد…
کویر تشنه، گلستان شد
تو می آیی آی تو می آیی!
ز باغ قصه به دشت خواب؛ ز راه شیری پر مهتاب
آخ ای تو میباری؛ چون گل باران به جامِ نیلوفر مرداب
02 خرداد 1402
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید