سلال پس از اطلاع از اتفاقات ویلا، فکر میکند که فرزندانش به او دروغ گفتهاند، بنابراین، آتس و یاسمین را از حیاط بیرون میکند. علاوه بر شکست در ارائه غذا، شرکا خانه خود را از دست می دهند، که به این معنی است که آنها به بن بست رسیده اند. با این حال، چیزی شگفتانگیز پیش میآید و مسیر اتفاقات را تغییر میدهد. سعادت که فکر می کند نوه هایش... .