اسرار موفقیت در زندگی - زندگیتان را متحول کنید
هر توفیق بزرگی ایجاب میکند که مسیولیتپذیر باشید. در تحلیل نهایی، صفت مشترک همه آدمهای موفق، توانایی در قبول مسیولیت است.
موفقیت در زندگی لازمه داشتن دانش بالا، ثروت زیاد، قدرت و مقام اجتماعی نیست، بلکه موفقیت یعنی خود باشیم، نه دیگری. موفقیت یعنی شناخت ارجحیتهای زندگی و عملکرد براساس آن. موفقیت یعنی ساختن امروز برای فردایی بهتر. موفقیت، تجهیز امروز خود برای فردای پربار است. موفقیت در زندگی به عوامل مختلفی بستگی دارد.
1) ایمان به موفقیت
کسی میتواند به موفقیت برسد که خواهان آن باشد و در وجود خود توان رسیدن به آن را بیابد و خودش را لایق رسیدن به موفقیت بداند و نسبت به تحقق آن امیدوار باشد. این امر نیاز به روی آوردن به افکار مثبت و طرد افکار منفی دارد.
2) تصمیم و قاطعیت
یکی از رموز موفقیت مردان بزرگ، اراده قوی و عزم راسخ آنها بوده است. کسانی که از میان موانع و مشکلات بگذرند و از تندباد حوادث به سلامتی عبور کنند به اهداف متعالی خود خواهند رسید. چه بسا افرادی که از امکانات خوبی برخوردارند ولی به دلیل سستی اراده و عدم اعتماد به نفس و عدم قاطعیت در امور، از اتخاذ تصمیم باز مانده و به رکود و شکست تن دادهاند و چه بسا افرادی که با وجود امکانات کم و شرایط سخت، باعزمی راسخ و اعتماد به نفس به قلههای رفیع موفقیت نایل گشتهاند.
3) پشتکار و استقامت
پیروزی و موفقیت از آن کسانی است که در عرصه پیکار زندگی تسلیم موانع نشده و با صبر و شکیبایی به راه خود ادامه دادهاند. میگویند یک دانشآموز چینی که در رشته تحصیلی خود پیشرفتی به دست نیاورده بود از شدت یاس و ناامیدی کتابهایش را جمع کرد و دور انداخت. در همان لحظه مشاهده کرد که زنی مستمند قطعه فلزی را با سختی سوهان میزند تا از آن سوزنی درست کند. مشاهده این صحنه به او درسی آموزنده آموخت. او تصمیم گرفت به کلاس درس برگردد و به هر قیمتی هست با قاطعیت تمام به ادامه تحصیل خود بپردازد. او در سایه شکیبایی در ردیف دانشمندان شهیر عصر خود قرار گرفت.
4) خودشناسی
یکی از راههای رسیدن به موفقیت، خودشناسی است. منظور از خودشناسی، شناسایی ذوق و استعداد و تواناییهاست. از ادیسون پرسیدند: چرا اغلب جوانان موفق نمیشوند؟ گفت: برای اینکه راه خود را نمیشناسند و در جاده دیگری گام بر میدارند.
یکی از دلایل شکست بعضی از جوانان، در نظر نگرفتن علاقه و ذوق شخصی است. مثلا شخصی به درس علاقه ندارد ولی به کارهای هنری یا فنی علاقهمند است. با این حال با اکراه و اجبار و یا متاثر شدن از دیگران به تحصیل میپردازد. بدیهی است در این صورت توفیق نمییابد.
1 دیدگاه