کریمی:یه غریبی که شده از دنیا خسته / روی سجاده می باره اشک هاش دسته دسته
1.1 هزار بازدید
1.1 هزار بازدید
یه غریبی که شده از دنیا خسته / روی سجاده می باره اشک هاش دسته دسته / مثل دل شکسته اش سرش شکسته / از خون مولا شده محراب مثل دریا / رنگ حسن پریده با دیدن بابا / تو خونه لرزیده دل زینب کبری / ای وای از این غم / با گریه ضخم سرش را حسن می بنده / علی نگاش می کنه و آروم می خنده / با خنده هاش دل حسین را از جا کنده / ای وای از این غم / اون آقایی که کشته اش هم خداییش شیره / حالا حسن زیر بغل هاش را می گیره / اگر که زینب ببینش این جور می میره / ای وای از این غم / اونی که پهلوون ترین مرد زمینه / نمی تونه دیگه یک لحظه هم
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید