مردی که عاشق میشود - 55 (بدون زیرنویس)
888 بازدید
888 بازدید
تسانگ خونه و شرکت رو ول میکنه و توی خیابون پرسه میزنه و میره ویلای خودش و از اون طرف هم داداشه جهی به میدو زنگ میزنه و میره ببینتش و میگه از جهی همه چیرو شنیدم و نیومدم دوست دختر داداشمو ببینم بلکه اومدم همسر آینده تسانگ رو ببینم و میگه میگه تسانگ خیلی دوست داره و تو اولین و آخرین چیزی هستی که داره و بهش میگه که جهی رو ول کن و میدو میگه حرفاتون تموم شد دیگه من میرم و داداش جهی میگه هنوز تموم نشده و میگه خودم یه کاری میکنم که جهی بیخیالت شه و میگه اینجوری با تسانگ بازی نکن و میدو میگه واقعا جهی رو دوست دارم
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید