شرح کوتاه: ریچارد هماکنون به سن و سالی رسیده است که باید خانه را ترک و زندگی مستقل خود را آغاز کند. او که در انجام سادهترین امور به مادرش وابسته است، چندان از این تصمیم پدر استقبال نمیکند و با اکراه تن به خواسته پدر میدهد.