ویکتور باید با یادآوری دردناک گذشته خود روبرو شود. جولی به دنبال راه هایی برای کنار آمدن با تروما می گردد. بوید تلاش می کند تا شهر را ایمن نگه دارد زیرا ساکنان شروع به زیر سوال بردن قضاوت او می کنند. تابیتا سعی می کند خود را با محیط جدید خود وفق دهد.