شرمنده اهل امید نیستم امید شهری بود که سوزوندنش گفتن اهالیش مفید نیستن نمیارزه جون کندنش شرمنده اهل امید نیستم خاکی بود دوزار دهشی هر چی بود بوی مامان داشت بابا شکسته بود اما شکست نخورده بود هنوز توان داشت