ستون به ستون می روم
دلم غرق خون می روم
.
به جوش و خروشم
علم روی دوشم
.
من افتاده بودم بی تو زار و حیران
دستم را گرفتی تا گفتم حسین جان
.
تربته شفا حسین
ساکن کربلا حسین
.
قدم به قدم اشک و آه
به هر موکبی ذکر شاه
.
پریشان و گریان
به یاد اسیران
.
با یاد تنت ای در صحرا فتاده
می آیم به سویت با پای پیاده
.
تربته شفا حسین
ساکن کربلا حسین
.
غبار رهت بر سرم
خیال حرم در برم
.
بیایم به گریه
به جای رقیه
.
نذر دخترت شد حج اربعینم
شاید مثل بی بی رویت را نبینم
.
تربته شفا حسین
ساکن کربلا حسین
.