هفدهم رجب سال 202 هجری قمری حضرت احمد بن موسی علیه السّلام، ملقب به شاهچراغ و سیدالسّادات، فرزند و پسر ارشد مولایمان حضرت امام کاظم علیه السّلام و ام احمد سلام الله علیها( که ایشان از همسران بسیار دانا، پرهیزگار و گرامیترین زنان در نزد امام موسی کاظم) به شهادت رسیدند.
بعد از شهادت امام کاظم علیه السّلام در زندان هارون لعنت الله علیه عده ای از مردم به درب خانه حضرت احمد ابن موسی علیه السّلام آمده و قصد بیعت با ایشان را داشتند حضرت احمد به بیرون آمده و فرمودند: ای مردم آگاه باشید که من در بیعت برادرم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السّلام هستم و بدانید که ایشان پیشوای شما و ولی الله و جانشین پدرم میباشد. پس آن تعداد از مردم با حضرت امام رضا علیه السّلام بیعت کرده و حضرت در حق برادرشان دعا فرمودند.
پس از مهاجرت اجباری امام رضا علیه السّلام به خراسان و قبول ولیعهدی تحمیلی مامون عباسی لعنت الله علیه حضرت احمد بن موسی به همراه برادران خود از جمله، حضرت سید محمد عابد و حضرت سید علاءالدین حسین علیهم السّلام و نیز جمعی از برادرزادگان و نزدیکان و شیعیان به قصد زیارت و دیدار از حجاز به خراسان حرکت کردند.
در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان و علاقهمندان به خاندان رسالت، به کاروان نورانی آن سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت میکردند. کاروان شاهچراغ و همراهانشان هنگامی که به نزدیک شیراز رسیدند، تقریبا یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود. هنگامی که مامون از حرکت این کاروان با خبر شد، از ترس اینکه چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فداییان امام اسباب تزلزل مقام خلافت او شود، امریهای به تمام حکام بلاد صادرکرد و دستور داد؛ در هر کجا فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و شیعیان را دیدند به قتل برسانند. همچنین مامون ملعون مامورانی را برای به شهادت رساندن و مبارزه با حضرت شاهچراغ قبل از پیوستن آن حضرت به مولاو برادرشان امام رضا علیه السّلام به شهر شیراز اعزام کرد.
حاکم شیراز مردی به نام قتلغ خان ناصبی با چهل هزار لشکر از حرامیان، در منطقه خان زنیان یعنی حدود هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله نورانی حضرت احمد ابن موسی علیه السّلام از راه رسیدند، لشکر قتلغ خان راه را بستند و حمله نمودند و جنگ شدید خونینی شروع شد. لشکرقتلغ خان بر اثر دلاوری ها وشجاعت برادران امام رضا علیه السّلام و همچنین فداکاری و جان نثاری شیعیان پراکنده شده و شکست خوردند ولی حدود سیصد نفر از امامزادگان و شیعیان مخلص شهید گشتند.
سپاه شکست خورده قتلغ خان با دیدن اوضاع نابسامان خود در توطئهای به دروغ افراد شایعه پراکن بسیاری را در بلندیهای آن منطقه فرستادند که فریاد زدند و بین مردم پخش نمودند که خبر رسیده، ولیعهد مامون عباسی (یعنی امام رضا علیه السّلام) وفات کرده است. با شنیدن این خبر، جمعیت باقیمانده بر اثر سستی ایمان و همچنین دنیاطلبی از اطراف امامزادگان متفرق شدند و حضرت شاه چراغ علیه السّلام به تعداد باقیمانده دستور به پراکندگی دادند و خود نیز شبانه
برای در امان ماندن از گزند حکومت، به همراه برادر خود مخفیانه به شیراز رفتند. در شهر شیراز در منزل یکی از شیعیان در منطقه سردزک، میهمان شدند و در خانه این شخص مخفی گشتند.
قتلغ خان که جاسوسانی را برای شناسایی و دستگیری سادات قرار داده بود، مکان ایشان را بعد از حدود یک سال یافت و حضرت را محاصره کردند پس حضرت شاهچراغ با ماموران مامون عباسی لعنت الله علیه با شهامت و شجاعت بی نظیر خود به جنگ پرداخت.حضرت احمد ابن موسی علیه السّلام بسیار قوی و شجاعانه درمقابل یک لشکری برابر یک شهر دشمن به تنهایی و دلاورانه میجنگید. لشکر زیاد دشمن چون دید ازعهده ایشان برنمی آید، از پشت خانه خرابی ایجاد کرده و شکافی پدید آورد و داخل شدند و ناگهانی به فرق مبارکشان شمشیر زدند وسپس خانه را خراب کرده وبدن مطهر حضرت بسیار غریب و مظلومانه درحالیکه زخم خورده ولی هنوز زنده بودند بر زیر آوار و توده های خاک مانده و شهید گشتند.
هم اکنون نیز همان محل شهادت، حرم وبارگاه ایشان است.
شبهای پیشاور ص115 تا 120