قصه مرد نون زنجبیلی از مجموعه قصه های کودکانه با بالاترین کیفیت
قصه مرد نون زنجبیلی از اونجایی شروع شد که پیرزن درحال درســـت کردن نان زنجبیلی بود. یـــک مقدار از خمیـــرش باقی ماند. او هم با آن خمیر یک مرد کوچک را درست کرد. پیرزن با کشمش برایش چشم، بینی و لبخندی روی لبش درست کرد. ســـپس پیرزن، مرد کوچک نان زنجبیلی را توی ســـینی در فرگذاشت.بعد از گذشت زمانی.....