پنجم رجب سال 244هجری قمری یعقوب بن اسحاق دورَقی اهوازی معروف به اِبن سِکّیت به خاطر دفاع از اهلبیت علیهم السلام به دستور متوکل عباسی لعنت الله علیه به طرز فجیعی به شهادت رسید.
#جناب_ابن_سکیت از بزرگان و دانشمندان در علم نحو و ادب و علوم قرآنی و لغت نام برده شده و از شیعیان و یاران امام جواد و امام هادی علیهماالسلام بوده است. ایشان اصالتا ایرانی تبار بوده و زاده شده در دورق اهواز در استان خوزستان است، که همراه با خانواده اش به بغداد مهاجرت میکند.
نام ایشان یعقوب بوده و کنیه اش ابویوسف است و همچنین پدرش اسحاق نام دارد. اما بخاطر اینکه پدر ایشان سکوتهای طولانی داشته و اکثرا ساکت بود وسخنی نمیگفت او را سکیت میگفتند و تبعا پسرش جناب یعقوب به #ابن_سکیت معروف گشت. و البته پدر جناب ابن سکیت از عالمان و دانشمندان مهم #علم_نحو و #ادبیات_عرب است و مهمترین اثرش #اصلاح_المنطق نام دارد.
ابن سکیت در دفاع از اهلبیت علیهم السلام مناظره ها و بحث ها و احادیثی دارد و به تعلیم علوم ادبی مشغول بود و هم اینکه به دانشمندی و ادیبی؛ درمیان مردم شهرت بسزایی داشت تا اینکه متوکل عباسی لعنت الله علیه نیز او را احضار کرده و معلم دو فرزند خود قرار داد. جناب ابن سکیت از باب تقیه و خطر از دست دادن جانش؛ شاگردی دو فرزند خبیث متوکل لعنت الله علیه را پذیرفت.
جناب ابن سکیت در غالب تعلیم هر علمی، هرچند با تقیه بسیار اما گاه با بیان اشعاری فصیح و سخنانی زیبا اما پوشیده معارف و محبت اهلبیت علیهم السلام را نیز به شاگردانش می آموخت وهمین باعث شد که متوکل را نسبت به شیعه بودن او مشکوک کند و دسیسه سازی نماید.
پس روزی او را به کاخ فراخواند و رو به ابن سکیت کرده و گفت: آیا این دو فرزند من #معتز و #مؤید نزد تو محبوبترند یا #حسنین فرزندان علی؟
جناب ابن سکیت از این سؤال؛ از جا تکان خورده و برافروخت و از اینکه متوکل ملعون نام مبارک و مقدس مولا #امام_حسن مجتبی علیه السلام و سیدالشهداء #امام_حسین علیه السلام را کنار نام دو فرزند خبیثش آورده، بسیار غیرتش به جوش آمد و در پاسخ به آن ملعون با خشم و غیظ گفت: حسنین که جای خود دارد. به خدا سوگند که #قنبر خادم مولایم امیرالمؤمنین علیه السلام در نزد من از دو فرزند تو و از خودت بسیار بهتر است.
#متوکل_لعین چنان برآشفته شد که همچون افعی بر خود پیچیده و فریادها میکشید؛ و به سربازانش دستور داد تا در مقابل چشمانش فوری و همین الان زبان ابن سکیت را از پشت سرش بیرون بکشند!
پس ابن سکیت این مرد باشرافت در آن لحظات سخت به صدای بلند اشهد ان علی ولی الله میگفت و بنی العباسیان را لعن بسیار مینمود؛ پس غلامان متوکل که عذاب خدا بر آنان باد وحشیانه بر سرش ریخته و زبانش را از قفا بریدند و بیرون کشیدند و به امر متوکل آنقدر زیر پا او را لگدمال کرده و به شکمش ضربه ها زدند تا به مقام والای شهادت نائل شد .سلام خداوند بر مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام باد که محبتش آنچنان پرشور و با عظمت در دل شیفتگانش میخروشد که جز به غلتیدن در خون خویش آرام و قرار نمی یابند. السلام علیک یا اول مظلوم???? یا حیدرکرار علیه السلام و سلام و درود بر آموزگار شهید ابن سکیت رضوان الله علیه باد.
رجال نجاشی ص449
خلاصةالاقوال ص299
ریاض العلماء ج5 ص385
بحارالانوار ج4 ص43 و ج104 ص76
دائرةالمعارف تشیع ج1 ص326
تأسیس الشیعة ص155
ریحانة الادب ج7 ص56
معجم رجال ج21 ص139