.......
338 بازدید
338 بازدید
اکبرعبدی میگوید:یک روز سر سریال با حسین پناهی بودیم. هوا هم خیلی سرد بود.از ماشین پیاده شد بدون کاپشن. گفتم:حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟ نگفتی سرما میخوری؟!کاپشن خوشگلت کو؟گفت: کاپشن قشنگی بود،نه؟ گفتم: آره! گفت:من هم خیلی دوستش داشتم,ولی سر راه یکی را دیدم که هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت.ولی من فقط دوستش داشتم...
روحش شاد ..
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید