سریال ایمان قسمت هشتم پارت 9
2.0 هزار بازدید
2.0 هزار بازدید
دختره برمیگرده کسی رو نمی بینه... همنجور سرگردونه که مرد منفیه میاد میگه:دارین دنبال چی میگردین؟ دختره:فقط داشتم... مرده:کسی اینجا بود؟ هردو برمیگردن به قصر مرده نگهبانه میاد جلو و آروم میگه:چویی یانگ از زندان فرار کرده بعد از اینکه همه ی نگهبانا رو بیهوش کرده در رفته مرده:چند نفر سرباز میتونی همین الان جمع کنی؟ نگهبان:عده ای تو قصرن عده ای هم... مرده:همشون جمع کن، همین حالا
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید