چه کنیم تا همیشه به یاد مرگ باشیم؟
سوال 1 - اولین سوالم در مورد خداست! الآن من خودم ب شخصه وقتی چیزی درست میکنم خیلی سعی میکنم ک بهترین باشه و همه راضی باشن، حالا چ غذا و چ صنایع دستی! اما در عجبم ک چرا خدا ک احسن الخالقینه این همه بچه های معلول رو خلق کرده؟
پاسخ سوال اول:
علت معلولیت های مادر زادی، از عوامل طبیعی است که بسیاری از این عوامل در علم پزشکی شناخته شده اند و برای درمان آنها هم اقدامات بسیاری شده است. اشتباهاتی که اغلب از سوی والدین صورت می گیرد.
در سوال فرمودید که شما سعیتان این است که تمام کارها را به نحو احسن انجام بدهید اما بسیاری از پدر و مادرها این گونه نیستند و مسایل مربوط به زناشویی و آداب آن را رعایت نمی کنند و ثمره آن می شود کودکان معلول.
رعایت آداب اسلام قبل و بعد از بارداری، نوع تغذیه و... تاثیر بسیاری در جلوگیری از این مسایل دارد.
حال ممکن است سوال شود که چرا خداوند جلوی این ها را نمی گیرد. خداوند خودش جلوی این تولد را بگیرد و مشکل کودک را حل کند؟
در پاسخ باید گفت قطعا خداوند چنین قدرتی دارد ولی برطرف کردن این امور از بین برنده نظم عالم خواهد بود. چرا نظام هستی یک نظام علی و معلولی است. یعنی هر چیزی در این عالم عست علتی دارد. مثلا علت نزول باران بر روی زمین جاذبه زمین است. آیا می شود گفت خدایا جاذبه زمین را از بین ببر تا اگر کودکی از پشت بام پرت شد به زمین نیفتد و از بین برود.
این امر شدنی نیست. ما سهل انگاری پدر و مادر را نادیده می گیریم و انتظارمان این است که خداوند این اشتباه را با بر هم زدن نظم عالم از بین ببرد.
به مثال های ذیل دقت نمایید:
خدایا: تمام چاها را پر کن تا کسی درون چاه نیفتد؟
خدایا: آتش را از بین ببر تا کسی دچار آتش سوزی نشود
خدایا آب دریا را خشک کن تا کسی در دریا غرق نشود
و....
خداوند توانایی تمام این امور را دارد ولی از بین بردن این امور مبتنی بر هم زدن نظم عالم است.
نکته آخر در جواب سوال اول این که : هیچ امری از امور الهی خارج از حکمت نیست. حکمتی که خداوند عالم از آن آگاه و چه بسا از ما مخفی باشد. و علت اعتراض ما هم ممکن است به خاطر ندانستن همین حکمت باشد.
سوال 2 - اینکه خدا مگر خدای همه ی آدما نیست؟ چ خوب و چ بد؛ همه رو خود خدا خلق کرده، پس چرا مسلمونا حق دارن کافرا رو بکشن و زناشونو ب اسیری بگیرن؟
مگه واسه پدر مادر بچه ی خوب و بد فرق داره ک برای خدا تفاوت داره؟
پاسخ سوال دوم:
برای پاسخ به این سوال بیان چند نکته ضروری است.
نکته اول:
اسلام حق هجوم به هیچ دین و مذهبی حتی کفار را نمی دهد به این صورت که مسلمانان به کفار حمله کنند و آنها را بکشند و زنانشان را کنیزی بگیرند. لذا در تاریخ پیامبر صلی الله علیه و آله نیامده که به جایی حمله کند. و شروع کننده جنگ باشد.
نکته دوم:
اسلام رعایت عدالت و نیکی به تمام انسان ها حتی کفار را مجاز می داند:
لا یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ اَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ (سوره ممتحنه آیه 8).
خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.
نکته سوم:
کنیز گرفتن تنها در صورتی است که کفار دست به سلاح برده اند و علیه مسلمانان اقدام و قصد نابودی آنها را داشته باشند. و طبق قوانین اسلامی، در صورت شکست، می توان به جای کشتن آنها، آنان را به اسارت گرفت. و به جای نگهداری در زندان، در بین آنها زندگی کنند تا با آداب زندگی جدید آشنا شوند و بعد از مدتی با راههای متعددی که اسلام قرار داده، آزاد شوند.
علی ای حال، حق تمام انسان ها در نزد اسلام محفوظ است. منتهی اگر کفار قصد کشتار مسلمانان را داشته باشد و بر علیه آنها قیام کنند و شکست بخورند. مسلمانان حق دارند بجای کشتن زنان آنها (با رعایت شرایطی) آنان را به کنیزی بگیرند. کنیز هم با رعایت شرایطی می تواند خود را آزاد کند و مانند دیگر مسلمانان باشد.
برای مشاهده فلسفه کنیز در اسلام به لینک ذیل مراجعه نمایید:
http://www.pasokhgoo.ir/node/23104
سوال 3 - اینکه مگر نمیگن ک سرنوشت آدمی از قبل نوشته شده؟ پس اگر خوبیم سرنوشتمونه، اگرم بدیم سرنوشتمونه! اگر سرنوشتی ک خدا نوشته قابل تغییره پس چرا از همون اول نوشته؟ چرا دوباره کاری؟
پاسخ سوال سوم:
سرنوشت هر کسی به دست خود اوست و خود انسان است که سعادت و شقاوت را انتخاب می کند. اگر این گونه نبود که مساله جبر پیش می آید و انسان هیچ اختیاری از خود ندارد که در این صورت خلاف فلسفه و حکمت خلقت انسان و خلاف عقل و شرع است.
سرنوشت انسان که از آن به قضا و قدر تعبیر می شود قابل تغییر است. و خود انسان توان تغییر آن را دارد. این تغییر سرنوشت، از الطاف الهی است که به بندگان فرصت جبران می دهد. دقیقا مانند دانش آموزی که بر اثر سهل انگاری درسی را تجدید شده و معلم فرصتی دوباره برای جبران آن قرار می دهد.
برای مشاهده تفصیل مساله به لینک ذیل مراجعه نمایید:
http://www.pasokhgoo.ir/node/33970