حســـم کن(امین رستمی)
1,078 بازدید
1,078 بازدید
انگار همین دیروز بود
نگاهت می کردم با شوقی انکار ناپذیر،نگاهم می کردی با دیده ای پر از تردید.
لبخندی میزدم پر شورتر از خورشید،اخمی می کردی سردتر از زمستان.
بغضی می کردم به وسعت دریا،لبخندی می زدی به وسعت دنیا.
دیروز و دیروزها نمی دانستم برای چه مستحق این عذابم!
ولی امروز...
نگاهم می کنی با شوق،نگاهت می کنم.
لبخندی میزنی گرم،نگاهت می کنم.
بغضی می کنی جانسوز،نگاهت می کنم.
من فقط و فقط نگاهت می کنم...
نگاهی خالی از لبخند و گریه
نگاهی خالی از بغض و کینه
و تو تعجب میکنی از حال دیروز و امر
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید