برای آغوش خالی من
425 بازدید
425 بازدید
من می خواستم به دنبال براورده کردن رویاهایم بروم و یک زندگی خوب را با کسی دوستش دارم رو داشته باشم اما تمام رویا من در یک لحظه از بین رفتن و این شد تاوان بی گناهی من
کابوس درد و اشک این شده زندگی من و اعوش خالی من احساس خفگی در تنفس من و این گون شد که افسردگی در استخوان هایم جا گرفت و تو می پرسی چرا غمگین هستی؟وقتی اسمانم رنگ سیاه گرفته چگونه می توانم خوشحال باشم ازت خواهش می کنم سایه من رو رها نکن در کنار بمان ودر اغوش خالی من در ارامش بخواب....
کاری از مرگ بی انتها
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید