شاهين فلاح هستم،سلطان زغال ايران
شاهين فلاح هستم،سلطان زغال ايران
با سلام خدمت همراهان گرامى
بنده وهاب الدين فلاح هستم كه دوستان نزديكم شاهين صدايم ميكنن.
متولد اسفند ماه سال 1363 هستم و در شهر تهران،ميدان ونك به دنيا آمدم.
دبيرستان را با رشته تجربى به اتمام رساندم و در سال 1382 در دانشگاه كرج،رشته مهندسى كشاورزى(زراعت و اصلاح نباتات) قبول شدم.
پس از گذراندن دوره كارشناسى،نيت كردم كه از رشته كشاورزى كه به اتمام رسيد بود خارج بشم و رو به صنعت و توليد آوردم...
البته علاقه من از كودكى توليد بود و رشته تجربى را بخاطر خانواده بخصوص مادرم انتخاب كردم.
من از خانواده اى مذهبى و فرهنگى وارد جامعه شده بودم و مادرم كه معلم بود تمايل داشت كه من هم همانند برادران و خواهرم پا در عرصه پزشكى و طبابت بگذارم...
در نهايت وارد عرصه توليد شدم و پس از اتمام دانشگاه،مشغول كار در هلدينگ كشت و صنعت پاك گذاشتم..
در بدو ورودم با توجه به جسارت كارى كه داشتم و مدرك تحصيلى و مديريت خوبى كه از خودم نشان داده بودم،مدير كشت و صنعت شركت پاك شدم...
براى استارت كار پس از دانشگاه جايگاه كارى خوبى بود..
مدت يكسال در پاك شاغل بودم به پيشنهاد يكى از اقوام وارد حوزه ساخت وساز ساختمان شدم و با توجه به رشد ملك در سالهاى اخير،درآمد بسيار خوبى كسب كردم و در طى سه سال فعاليت ساختمانى و ساخت و ساز توانستم وارد منطقه يك تهران شوم و در محله خيابان اندرزگو كه بهترين نقطه شهر تهران یا بهتر بگم ايران بود شروع به ساخت و ساز كردم...
ساختمان سازى هم منو آرام ميكرد چون حس ميكردم كه نوعى توليد است...
موازات ساخت و ساز ملك،وارد عرصه توليد در مصارف شيميايى شدم و در پالايشگاه تهران شمش هاى گوگرد توليد ميكردم و با تيم بسيار قوى و مجربى در حال توليد بودم.
متاسفانه توليد شمش گوگرد مصادف شد با شدت گرفتن تحريم هاى ناعادلانه و يكطرفه بر عليه كشور عزيزمان توسط امريكاى جنايت كار...
و اين امر موجب شد كه توليد شمش گوگرد صرف اقتصادى نداشته باشد.
در اين شرايط بود كه ساختمان اندرزگو رو به اتمام بود و بايد كار جديدى را آغاز ميكردم...
ساليان قديم يك دوستى داشتم به اسم على كه در يك كارخانه زغال مشغول به كار بود و از دوستان دوران بچگى من بود. هميشه از سود بالاى توليد زغال تعريف ميكرد و ميگفت: كارفرماى من از زغال،طلا بدست مياره... و به من پيشنهاد توليد زغال را ميكرد.
به هر حال من كارهاى بزرگ در عرصه هاى توليد در كل كشور كرده بودم و توليد زغال برام كار كوچيكى بود...
در نهايت به فكر دستگاه هاى توليد زغال افتادم و براى طراحى طرح جديد و پيشرفته دستگاه هاى توليد زغال به كشور چين سفر كردم. خداروشكر در كشور چين با تيم خوب و مجربى آشنا و شدم و توانستم چند مدل دستگاه خريدارى كنم و وارد كشور كنم.
در ابتدا شروع به مهندسى معكوس روى دستگاه هاى چينى كردم و براى توليد كنندگان انواع زغال اين دستگاه ها بسيار جالب و پر استفاده بود و در اولين پارت از فروش توانستم 40 دستگاه خط توليد زغال را در يك ماه بفروشم.
با توجه به تحول بزرگى كه در صنعت زغال شده بود،به صدا و سيما در برنامه پايش(زنده) دعوت شدم و اين بود استارت موفقيت هاى من در عرصه زغال...
تا اون موقع همه زغال را به چشم مواد بى ارزش و كم اهميت حساب ميكردند و موازاتش واردات زغال به كشور داشتيم كه اين موضوع باعث ميشد براى توليد زغال انگيزه اى نباشد.
در برنامه پايش موضوع واردات زغال در كشور را مطرح كردم و خوشبختانه به گوش مسئولين زيربط رسيد و واردات انواع زغال را در كشور جلوگيرى كردند. خداروشكر روز به روز مجموعه من بزرگ شد و تبديل به هلدينگ تهران برتر شد.
چون اسم تهران برتر خيلى سال قبل ثبت شده بود به ناچار كلمه (پروهان) را براى ثبت شركت و كلمه (نوين) را براى ثبت برندم انتخاب كردم و شدم تهران برتر نوين.
تا انتهاى سال 1399 تجربه من در اين صنعت 7 سال ميشود و در اين ساليان كارهاى زيادى در عرصه توليد زغال كردم.
در ابتدا اسپانسر تيم ملى كشتى و تكواندو شدم و كم كم به ورزش فوتبال رسيدم و اسپانسر تيم هاى استقلال و پرسپوليس شدم كه در زمان خودش كار بسيار بزرگى بود چرا كه تا قبل زغال و ورزش كنار هم قرا نميگرفت و توجيح نداشت ولى من اين كار را كردم...
شركت در برنامه هاى مختلف در اكثر شبكه هاى صدا و سيماى جمهورى اسلام يك از افتخاراتم است،برنامه هاى قوى و معتبرى همچون پايش-رمز موفقيت- از كجا شروع كنيم-جهش توليد و انواع اخبار.
حتى در شبكه تى وى پلاس كه اولين شبكه مجازى در كشورمان است هم دعوت شدم و در انجا لقب (سلطان زغال ايران)را به من و مجموعه من دادند و اين اسم بر سر زبان ها افتاد.
لقب سلطان زغال و موازات اسپانسر استقلال و پرسپوليس باعث شد كه عده اى بخيل و رقباى كارى شروع به سم پاشى در فضاى مجازى كنند و من را از ريل اصلى جدا كنند.
خداراشكر اين ضربات نه تنها من را از راه اصليم جدا نكرد،بلكه باعث شد پر قدرت تر از هميشه وارد ميدان شوم و تبليغات كارخانه تهران برتر را در تيزر هاى صدا وسيما آغاز كنم.
كار بسيار دشوارى بود،زغال-سيگار-قليان و دود جزو مميزى هاى صدا و سيما بود.
تيزر ما نه تنها تبليغ زغال،بلكه تبليغ دستگاه توليد زغال بود!!!
تيزر هاى صدا و سيما ثانيه اى محاسبه ميشد و هزينه بسيار زيادى براى من داشت. تيزر 40 ثانيه اى كه تا آخر سال 1399 بر روى آنتن صدا و سيماست.
در حال حاضر در حال ارتقا دستگاه هاى انواع زغال در هلدينگ تهران برتر هستم و ديگر مهندسى معكوسى در كار نيست و بهترين دستگاه ها را با بالاترين كيفيت توليد و روانه بازار ميكنم.
در حال حاضر سال سوم است كه كارآفرين نمونه كشور در صنعت زغال شدم. در كنار توليد دستگاه هاى زغال،در صنعت توليد توربين هاى بادى محور عمودى فعاليت ميكنم و قصد دارم با اختراع جديدى كه از توربين هاى بادى كردم،تحول بزرگى در صنعت برق دنيا انجام دهم.
هلدينگ تهران برتر توليدات متنوعى همچون دستگاه شوينده، دستگاه زغال ساز،كوره هاى صنعتى،دوار