افسانه ی دابرینیا
257 بازدید
257 بازدید
زابابا” نوه دختری پادشاه کیف می خواهد با پیک بی دست و پایی ازدواج کند. پادشاه برای جداکردن آن دو از هم پسر را به همراه پهلوان “دابرینیا نیکتیچ” به یک مأموریت می فرستد، ولی وقتی آنها برمی گردند پادشاه دختر را بدست مرد مال اندوز و خسیسی سپرده و به دروغ به همه گفته شده که دختر را اژدهای سه سر دزدیده است. پسرک “دابرینیا” را قانع می کند تا به او در یافتن زابابا کمک کند ولی وقتی آنها به اژدها که دوست دا
20 خرداد 1399
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید