روایتی ناب و بسیار عجیب را بخوانید و از کاستی های این دنیای فانی و اذیت و آزار شدیدی که به مومنین وارد میشود گلایه نکنید عزیزان چرا که با توجه به این روایت
گاهی مومن برای اینکه به مرتبه و مقام والای همراهی با اهلبیت علیهم السّلام در آخرت نائل شود در این دنیا راهی جز شکنجه شدن و زجر کشیدن و شهادت ندارد :
▪️[المناقب لإبن شهرآشوب] أَبُو بَصِیرٍ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: وَ قَدْ جَرَی ذِکْرُ الْمُعَلَّی بْنِ خُنَیْسٍ فَقَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ اکْتُمْ عَلَیَّ مَا أَقُولُ لَکَ فِی الْمُعَلَّی قُلْتُ أَفْعَلُ فَقَالَ أَمَا إِنَّهُ مَا کَانَ یَنَالُ دَرَجَتَنَا إِلَّا بِمَا کَانَ یَنَالُ مِنْهُ دَاوُدُ بْنُ عَلِیٍّ قُلْتُ وَ مَا الَّذِی یُصِیبُهُ مِنْ دَاوُدَ قَالَ یَدْعُو بِهِ فَیَأْمُرُ بِهِ فَیُضْرَبُ عُنُقُهُ وَ یَصْلِبُهُ وَ ذَلِکَ قَابِلٌ فَلَمَّا کَانَ قَابِلٌ وَلِیَ دَاوُدُ الْمَدِینَةَ فَدَعَا الْمُعَلَّی وَ سَأَلَهُ عَنْ شِیعَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَکَتَمَهُ فَقَالَ أَ تَکْتُمُنِی أَمَا إِنَّکَ إِنْ کَتَمْتَنِی قَتَلْتُکَ فَقَالَ الْمُعَلَّی بِالْقَتْلِ تُهَدِّدُنِی وَ اللَّهِ لَوْ کَانُوا تَحْتَ قَدَمِی مَا رَفَعْتُ قَدَمِی عَنْهُمْ وَ إِنْ أَنْتَ قَتَلْتَنِی لَتُسْعِدُنِی وَ لَتَشْقِیَنَّ فَلَمَّا أَرَادَ قَتْلَهُ قَالَ الْمُعَلَّی أَخْرِجْنِی إِلَی النَّاسِ فَإِنَّ لِی أَشْیَاءَ کَثِیرَةً حَتَّی أُشْهِدَ بِذَلِکَ فَأَخْرَجَهُ إِلَی السُّوقِ فَلَمَّا اجْتَمَعَ النَّاسُ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ اشْهَدُوا أَنَّ مَا تَرَکْتُ مِنْ مَالٍ عَیْنٍ أَوْ دَیْنٍ أَوْ أَمَةٍ أَوْ عَبْدٍ أَوْ دَارٍ أَوْ قَلِیلٍ أَوْ کَثِیرٍ فَهُوَ لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام فَقُتِلَ.
▪️أبو بصیر گوید شنیدم که امام صادق علیه السلام بعد از آنکه در مورد #معلی_بن_خنیس سخن گفته شد فرمودند: أبو محمد آنچه در مورد معلی به تو میگویم پنهان کن. گفتم پنهان میکنم. فرمودند: معلی به درجه و مرتبه ما نمی رسد مگر آنکه به #شکنجه داود مبتلا شود. عرض کردم داود بن علی با او چه خواهد کرد ؟! فرمودند: گردنش را میزند و بدار میآویزد و این إتفاق در سال دیگر رخ میدهد. سال بعد داود بن علی فرماندار مدینه شد تصمیم به کشتن معلی گرفت، او را خواست و نام أصحاب حضرت صادق را از او جویا شد، معلّی نام آنها را پنهان کرد، داود گفت از من پنهان میکنی اگر پنهان کنی تو را خواهم کشت!! معلی گفت: مرا از کشته شدن میترسانی اگر أصحاب امام زیر پایم باشند پایم را برنمیدارم تا آنها را ببینی، اگر مرا بکشی من سعادتمند خواهم شد و تو بدبخت. وقتی خواست او را بکشد معلّی گفت مرا نزد مردم ببر، زیرا چیزهای زیادی دارم که باید برای آنها را شاهد بگیرم، او را به بازار بردند، وقتی مردم جمع شدند گفت ای مردم شاهد باشید که آنچه از مال خودم یا قرض یا کنیز یا غلام یا خانه، کم یا زیاد به جا گذاشتهام برای امام جعفر بن محمد علیهما السلام است سپس کشته شد.
???? بحارالأنوار ٫ جلد 47 ٫ صفحه 129
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
????بجز اهل یقین همه هلاک شوند:
امام صادق علیه السّلام فرمودند:عمل کنندگان همه هلاك شوند????مگر آنان كه عملشان، عبادت و بندگی باشد و عبادت کنندگان همه هلاك شوند،????مگر آنانكه عبادتشان از سرعلم و آگاهي باشد و عالمان همه هلاك شوند????مگر آنان كه در علمشان، راستگو باشندو صادقان(راستگویان) همه هلاك شوند،????مگر آنان كه اخلاص داشته باشندو مخلصان همه هلاك شوند،????مگر آنان كه تقوا داشته باشندو با تقوايان همه هلاك شوند،????مگر آنهایی كه يقين داشته باشند????و همانا اهل یقین بر دین و اخلاق نیک بزرگ و عظیمی دست يافته اند،
????خداي تبارك و تعالي فرموده است:«وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّي يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ».
مصباح الشريعة / ص37????تفسیر البرهان / ج3 / ص401
امام كاظم عليه السلام :
وَاللّه ِ ما اُعْطِىَ مُوْمِنُ قَطَّ خَيْرَ الدُّنْيا وَالآْخِرَةِ، اِلاّ بِحُسْنِ ظَـنِّهِ بِاللّه ِعَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسْنِ خُلْقِهِ وَالْكَفِّ عَنِ اغْتياب .
به خدا قسم خير دنيا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن واميدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غيبت مؤمنان.
بحارالأنوار، ج 6، ص 28، ح29
#معرفت
????????راحتی مؤمن در چیست؟????????
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله وسلامه قَالَ: لا راحة لمؤمن على الحقيقة الاّ عند لقاء اللّه تعالى، وما سوى ذلك ففى اربعة اشياء: صمت تعرف به حال قلبك ونفسك فيما يكون بينك وبين بارئك، وخلوة تنجو بها من آفات الزّمان ظاهرا وباطنا، و جوع تميت به الشّهوات والوسواس، وسهر تنوّر به قلبك وتصفّى به طبعك وتزكّى به روحك.
حضرت امام صادق علیه السّلام فرمودند:
مؤمن را راحتى وآسايش حقيقى نباشد،
جز در لقاى خداوند متعال.
ولى آسايش دنيايى در چهار چيز است:
1خاموشى وسكوتی كه به وسيله آن حال قلب ونفس خويش وآنچه را كه ميان تو وخالق خويش میگذرد، بشناسى
2عزلتى كه بدان وسيله از آفات ظاهرى وباطنى زمان نجات بيابى
3وگرسنگى كه شهوات ووسواس را به واسطه اش بميرانى
4وشب بيدارى اى كه قلبت را بدان نورانى كنى وطبعت را صفا وروحت را پالايش دهى.مصباح الشریعه / ص64