شیطان:همانا تو خود،پدر منی!

شیطان گفت من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم!دیدم انسان ها آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم،روزانه به صدها دسیسه ی آشکارا انجام میدهند...اینان را به شیطان چه نیاز است؟شیطان در حالی که بساط خودرات برمیپیچید تا در کناری آرام بخوابد،زیرلب گفت:آنروز که خداوند گفت بر آدم و نسل اوسجده کن نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت تا کجا میتواند فرا رود!وگرنه در برابر آدم سجده میرفتم!