کلیپ گل من چندین منشین غمگین علیرضا افتخاری
131 بازدید
131 بازدید
گل من چندین منشین غمگین شام محنت بسر آمد≠♫
سر و دست افشان غم دل بنشان غمخوارت از سفر آمد≠♫
ز چه بنشستی بگشا دستی آذین کن صحن و سرا را≠♫
که پس از غمها به رخ شبها آب و رنگ سحر آمد≠♫
شب مهتابی ز چه بیتابی روشن کن شمع صبوری≠♫
منشین غمگین که مه دیرین تابان و جلوه گر آمد≠♫
تو که آگاهی که چه شبهایی بایاد او بنشستیم≠♫
شب بارانی غم پنهانی رفت و نور بصر آمد≠♫≠♫
▄ █ ▄ █ ▄ ▄ █ ▄ █ ▄ █
پس از آن دوری غم مهجوری شور و شادی بر پا کن≠♫
ز غم پنهان نشوی گریان چون او خندان ز در آمد≠♫
شب مهجوری ز ره دوری آوای رهگذر آمد≠♫≠♫
که سحر سر زد غم دل پر زد شادی از بام و در آمد≠♫
شب جانکاهی شر آهی زد ابر غم به کناری≠♫≠♫
به سر افرازی به دل افروزی خورشید ما به در آمد≠♫
پس از هجران غم بی پایان پیدا خاتم عشقم≠♫≠♫
به دلم نوری چه شر و شوری زان مرغ خوش خبر آمد≠♫
17 خرداد 1402
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید